آقا خودش خوب میدونه
که ما اونا از رودخونه
درش اووردیم بیرون اووردیم
اووردیمش توی خونه
حالا پاشو کاری بکن
برقص و خوشحالی بکن
مانند ما شو بشین و پاشو
حالا که کبکت میخونه
اگه نرقصی میشینم عقده دل وا میکنم
نگا تو چشمات میکنم شکوه را آغاز میکنم
میگم حسن جغجغه را نون بده و چائی بده
میگم حالا در بیاره کفشتا دمپائی بده
نظرات شما عزیزان: